یکی از مهمترین خبرهای فرهنگی این روزها برپایی سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است. نمایشگاهی که با همه فراز و نشیبهایش جیب ناشران و فروشندگان را برای ده روز هم که شده پر میکند و عده بسیاری را که در این روزها تَب کتاب گرفتهاند درمان میکند. هر چه فکر میکنم نمیتوانم این همه شور و شوق برای کتاب را باور کنم چرا که بعد از این هیاهو، یکباره هیجان فروکش میکند و خیلیها از یاد میبرند که کتاب و کتابخوانی موجب اعتلای فرهنگ و ارتقای سطح اجتماعی این مرز و بوم است. تا سال دیگر که دوباره نمایشگاهی باشد و تفریح و دور دور کردن و خوراکی خوردن و البته کتاب، راحت به کارهای مهمترشان میرسند.
از این نکته قابل درنگ هم که بگذریم، وضعیت فروشگاههای کتاب در سراسر کشور به ویژه تهران اسفناک می شود. وقتی این همه ناشر در یک مکان جمع شدهاند و ما هم از صبح تا شب بیکاریم و میتوانیم کتابها را زیر و رو کنیم و در نهایت با دست پر از نمایشگاه برگردیم و با قیمت کمتر چند کتابی هم به بخش مهم کتابخانه یعنی «برای نمایش و وقتی که وقت داشتم» اضافه کنیم، آخر چه لزومی دارد برویم فروشگاه کتاب؟ ما که میخواهیم کتاب را برای نمایش عمومی در کتابخانه بگذاریم و به فامیل و دوستان نشان دهیم کتاب میخوانیم، پس همان نمایشگاه کتاب گزینه بسیار خوبی است.
حالا حتماً عده ای پیدا میشوند و اعتراض میکنند که همه مثل هم نیستند و چنین و چنان. بله درست است عده اندکی (نسبت به جمعیت کل کشور) هم هستند که حاضر نیستند وقتشان را در نمایشگاهی بگذرانند که نه کتاب به اندازه کافی دارد و نه میشود همه کتابهای خوب آن را در ده روز بررسی و انتخاب کرد. تازه اگر هم بشود، آن عده اندک وقت ندارند و ترجیح میدهند وقتشان را به خواندن بگذرانند و آواره خیابان و نمایشگاه نشوند. فناوری، راههای آسانتری از گشت و گذار و صرف وقت و کشیدن بار سنگین کتاب بر دوش پیش پای ما گذاشته. آن عده اندک راههای فناورانه را خوب بلدند. هنگام صرف چای یا قهوه سری به فروشگاههای اینترنتی میزنند، کتاب دلخواهشان را با چند کلیک و اشاره پیدا میکنند و به لطف همان فناوری که عرض کردم، در موقع مناسب جلوی در منزلشان تحویل میگیرند.
بله آن عده اندک یک عمر کتاب میخوانند…
نویسنده: حمزه غفاری